گرین وود

سارا: مطمئن نیستم ازت!

لی لی: به درک! من فقط برام مهمه که کارگردان بشم

سارا: بله متوجهم خانم کارگردان ههههههه

صدای‌خنده های سارا مثل پتک پشت سر هم تو سر لی لی کوبیده میشد لی لی خودش هم‌ نمیدونست چی میخواد دقیقا ایا واقعا میخواست کارگردان شه یا...

دستاشو تند تند تکون داد انگار میخواست این افکار مزخرفو دور‌کنه

رویا: لی لی خانم کارگردان شام حاضره

لی لی: مامان میل ندارم

دوشنبه شب بود لی لی تو این افکار بود که اگه تا چهارشنبه هیچی نخوره حداقل ده کیلو‌ کم میکنه

رویا: ینی چی عزیزم بیا فذاتو‌ بخور

: میل ندارم مامان اگه خواستم میام بعدا میخورم

سهیل بی صدا اشاره ای به رویا کرد که ولش کنه

لی لی رو‌ تخت نشست بود عکس های استادش رو‌نگاه میکرد تو‌فیلم های مختلف تو مصاحبه ها.... دل تو دلش نبود میخواست از هیجان سکته کنه.

با قرص خواب به خواب رفت ولی همش تو خوابش کابوس میدید کابوس فرار کردن از رویاش از این که نمیتونه کارگردان شه از این که کلاسشو عوض کردن و‌ اقای زارع دیگه استادش نیست

ساعت نزدیکای چهار بود با صورت عرق کرده از خواب پرید

دستی رو پیشونیش کشید و آه بلندی از نهادش برخاست

گوشیشو نگاه کرد دید ساعت چهاره و ساراهم دوباره تو‌تلکرام پیام داده

پیام‌ سارا رو باز کرد و این از هزارتا کابوسی که دیده بود بدتر بود

عکس زارع با زنش

لی لی خودش هم میدونیت زن داره ولی میخواست درون‌ خودش خاک کنه این موضوع‌ رو،. یه جورایی نادیدش بگیره

به سارا پیام داد: خیلی بامزه ای حتما از خودت مراقبت کن

نوشته شده در Tue 17 Jun 2025ساعت 12:21 توسط آن شرلی|


آخرين مطالب
» Sat 28 Jun 2025">اون چیزی ‌‌که قلب میگه پارت ۶
» Mon 23 Jun 2025">اون چيزي که قلب میگه پارت ۵
» Tue 17 Jun 2025">چیزی که قلبم میگه پارت چهارم
» Tue 17 Jun 2025">اون چیزی که قلبم میگه پارت 3
» Tue 17 Jun 2025">اون چیزی که قلبم میگه پارت دو
» Tue 17 Jun 2025">چیزی که قلبم میگه پارت ۱
» Sun 11 Aug 2024">افشاگری ۳/الزهرا
» Sat 10 Aug 2024">افشاگری ۲
» Sat 10 Aug 2024">افشاگری/الزهرا
» Mon 13 May 2024">برگه خالی


 Design By : Pichak